مارکوپولو
صبح روز پنج شنبه چهاردهم شهریور بار سفر بستیم و دومین سفر
جوجه کوچولو که یک سفر زمینی بود آغاز شد.
تو این سفر دوازده روزه بابا مسعود،مامان سوسن،خاله نجمه،
عمه سوسن(عمه مامانی) با حسن آقا(شوهر عمه) و خاله حانیه
مارو همراهی میکردن...
اولین صبحانمون رو توی یک امامزاده خوردیم
بعد از اون از شهرهای مختلفی رد شدیم و تا شب خودمون رو
به قم رسوندیم و اونجا به خونه عمو حاجی رفتیم اونجا عمو برامون
یه نون تپل خرید که جای همگی خالی بود
روز بعد هم به زیارت حضرت معصومه(س) و مسجد جمکران
رفتیم که عروسکم از هردو جا خیلی خوشش اومد
شنبه صبح بود که به سمت شمال حرکت کردیم و رودخونه
کرج که حسابی کم آب شده بود برای استراحت توقف کردیم
بعد از اون به جاده سرسبز چالوس رسیدیم به خاطر سردی هوا
آوین ننه نقلی شد
عصر هم خودمون رو به نمک آبرود رسوندیم تا یه چند روزی رو
اونجا سپری کنیم و از طبیعت زیباش لذت ببریم.
این هم محوطه بی نظیر ویلایی که مستقر بودیم
تله کابین یکی از چیزهایی بود که برای عسلک هم جذابیت
زیادی داشت و هم از دیدن کابین های مقابل تعجب میکرد
و دهنش رو تا جایی که میتونست باز میکرد
هوای اون بالا هم که عالی بود و جوجو رو مجبور به پوشیدن
لباس گرم کرد.
یه روز هم به سمت کلاردشت حرکت کردیم و تو جاده عباس آباد
نهار خوردیم
روز آخر شمال بودنمون هم توی نوشهر سپری شد تا طلا دخمل
دریارو هم دیده باشه
اینم قایق پاییهایی که فسقل تلاش کرد بره توش ولی موفق نشد و
خودشو با موجهای زیر قایق سرگرم کرد
در کل دوست نداشت پاشو توی آب دریا بزنه
البته سرگرمی که کم می آورد......
جنگل گلستان و خوش تیپ خانوم
بعد از تفریحاتمون از شمال برای پابوسی امام رضا(ع) خودمون رو
به مشهد رسوندیم،انشاالله عکسا رو بعد اضافه میکنیم.