آوينآوين، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

خنده کن بی پروا،خنده هایت زیباست

ایران لند

1393/8/30 16:01
نویسنده : مامان و بابا
281 بازدید
اشتراک گذاری

یه شب  که ساعت 4صبح بیدار شدم و تا7:30بازی میکردم

 

مامانی و بابایی تصمیم گرفتند منو تنبیه کنن ونذارن ظهر بخوابم

 

و برای همین منو بعد از ظهر بردند ایران لند.چشمک

منم خوشحال از این تنبیه استقبال کردم.خندونک

 

تا وارد شدم گفتم "اینا رو"و پریدم و سوار یه ماشین شدم.

 

 

 

با کیتی الاکلنگ بازی کردم.

 

 

 

کنجکاوی هام که تمومی نداشت.

 

 

 

وقتی که دیدم یه پسر با یه تفنگ بازی کامپیوتری میکرد،منم از اون

 

تفنگه خواستم که مامانم داد دستم ولی من نمیدونستم باید

 

چکارش کنم.خسته

 

 

حدود ساعت 4 که مامانی و بابایی و بقیه تصمیم گرفتن نهار بخورن منم

 

سریع رفتم و پشت سر بابایی توی صف وایسادم.عینک

 

 

 

برای اولین بار هم پیتزا خوردم.خوشمزه

 


 

آخر سر هم دایی مهدی یه بادکنک برام خرید.محبت

 

 

تنبیه خیلی خوبی بود و امیدوارم که دوباره از این تنبیه ها بشم.قه قهه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

زهره
11 آذر 93 17:42
تا باشه از این تنبیه ها آوین جون همیشه بخندی عزیزم