هشت ماهگی قند عسل
دیگه رفتم توی هشت ماه و حسابی تپلی شدم.تا اومدنم چیزی نمونده ولی من کم کم دارم خودمو اماده
می کنم برای اومدن تو دنیای جدید.می دونم که همه چی آماده هست برای پذیرایی از من،فقط مونده تا
ساک بیمارستانم پیچیده بشه که اونم ایشالا روز تولد امام زمان(عج) مشکلم حل میشه
همچنان شیطونیام ادامه داره تا مامانی به نخوابیدن عادت کنها
فعلا من برم به بازیگوشیم ادامه بدم،بازم میام از خاطراتم می نویسم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی