آوينآوين، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

خنده کن بی پروا،خنده هایت زیباست

نوروز 94

1394/1/20 18:44
نویسنده : مامان و بابا
534 بازدید
اشتراک گذاری

چند روز قبل از تحویل سال برای زن دایی سفره هفت سین و عیدی بردیم.

 

 

 

 

 

 

 

موقع تحویل سال که خواب بودیم ولی بعد یه چندتا عکس توی

 

سفره گرفتیمخندهالبته بعد از کمی استراحت خندونک

 

 

 

 

از همون روز اول هم دید و بازدید و عیدی گرفتن شروع شدچشمک

 

 

 

بعد از چند روز هم بار سفر بستیم و به سمت بندر عباس حرکت کردیمآرام

 

این جوجه کوچولو که با لباس خواب مشاهده میکنید علاقه خاصی به

 

عینک خودش داره و حتما خودش باید به چشم بزنهعینک

 

 

اونجا هم که هوا گرم بود و بستنی حسابی میچسبیدخوشمزه

 

 

 

البته پنیر جای خودش و داشت و هیچ چیزی جایگزینش نمیشدچشمک

 

 

خرید هم که جزء لاینفک سفر بود و عسلک خودش انتخاب میکرد

 

که چی لازم دارهتعجب

 

 

راستی اونجا دریا هم داشتخندهخندهولی آوین اصلا دوست نداشت و

 

تا میگفتیم دریا میگفت بابایبای بای

 

 

اینم یه عکس با یکی از سفره ها...

 

 

تو راه برگشت هم که با یه کاسه آجیل چند دقیقه حاضر شد

 

توی صندلی ماشین بشینه آخه عروسک ما عاشق بادام و پسته

 

و هندی(بادام هندی)هستخوشمزه

 

 

روز دوازده و سیزده هم که به گشت و گذار گذشتراضی

 

 

 

 

 

البته نانازی یه کمی هم به مطالعه پرداخت محبت

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

عمه فاطمه
22 فروردین 94 13:27
عزیز دل عمه ان شاءالله همیشه به شادی و گشت و گذار باشی.فدات بشم عشقم
زهره
31 فروردین 94 22:41
عزیزم عیدش مبارک باشه پنیر خوردنش دقیقا مثل ملودی هست که فقط پنیرو با ظرفش قبول داره و باید با دست بخوره