گردش بهاری
یه روز زیبای بهاری من و مامانی و بابایی و خانواده هر دوتاشون و عمو سعید
رفتیم باغ بابا هادی و حسابی خوش گذروندیم.چون هوا یه کم سرد بود برای
من چادر زدن تا سرما نخورم
شکوفه ها دراومده بودن و همه جا خیلی قشنگ شده بود
این شما و اینم یه عروسک دوست داشتنی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی