آوينآوين، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره

خنده کن بی پروا،خنده هایت زیباست

اولین هفت روز شیرین

1392/5/26 19:58
نویسنده : مامان و بابا
307 بازدید
اشتراک گذاری

اولین روز زندگی عشق ما توی بیمارستان سپری شد تا از روز شنبه زندگی

ماروشیرین تر کنهقلب

 

دومین روز بابایی عشقم براش یه کیک خریده بودو تولد گرفته بود و آوین جون و

مامانش کلی هدیه گیرشون اومد چشمک

سومین روز عسلم همراه بابایی و مامان سوسن راهی کلینیک شدن تا

واکسن بزنهآخاونجا یه تست زردی هم دادن که نشون داد جوجو یه کم زردهناراحت

چهارمین روز فرشته کوچولو حسابی تمیز شد.صبح ناخن هاشو کوتاه کرد و

عصر هم حمام کردفرشتهتست زردی هم تکرار شد که متاسفانه بالاتر از قبل

بودو هممون رو نگران کردنگران

پنجمین روز دخمل گلمون برای غربالگری رفت و تست زردی دوباره تکرار شد و

خدارو شکر یه کوچولو بهتر شده بودهورا

ششمین روز زندگی عزیز دلم یه اتفاق خوب افتاد و نافش که خشک شده بود افتاداوه

یه اتفاق خوب و گرون دیگه هم که توی این روز افتاد این بود که نی نی،مامانی

و بابایی رو مجبور کرد که یه دوربین توپ بخرن تا بتونن عکسهای قشنگ تری

بگیرنخنده

هفتمین روز هم  آوین جونم رو عقیقه کردیم تا ایشالا همیشه سلامت باشهماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مهدیه
2 شهریور 92 16:52
ای جان