یک روز زیبای برفی
یازدهمین روز زمستون که من صد و چهل و پنج روزه بودم یه روز خیلی قشنگ
بود.آسمون سفید سفید بود و برف میبارید و من برای اولین بار برف هم دیدم.
خدایا شکرت به خاطر این نعمت زیبات که واقعا لذت بخش بود.....
اولش از پشت پنجره نگاه میکردم چون مامانی گفت سرما میخورم
ولی وقتی دید که من خیلی دوست دارم برم بیرون اونم موافقت کرد
خاله نجمه جونم دو روزه که رفته سفر و من برای اولین بار ازش دورم،یه
کوچولو هم بهانه میگیرم ولی خب میدونم که زود برمیگرده پیشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی